رابطه قانون جذب با nlp ( ان ال پی )

قانون جذب و nlp ( ان ال پی ) اعجاز قدرت کلام برای برنامه‌‌ریزی ذهن خود و دیگران است! سالها پیش که شروع به مطالعه قانون جذب وبعد NLP کردم، تصور می‌کردم که همه اینها تکنیک‌هایی برای شستشوی مغزی است و هر آنچه می‌گفتند را رد می‌کردم و تعجب می‌کردم که مردم چگونه می‌توانند تا این حد ساده لوح باشند و این زودباوریها را ناشی از عزت نفس ضعیف آنها می‌پنداشتم! سالها گذشت و مطالعات من ادامه داشت. حریصانه به دنبال آموختن بودم و هر کلیدواژه ای که به ذهنم می‌رسید را جستجو می‌کردم؛ nlp چیست و چه کاربردی دارد، تمرینات nlp را چطور باید انجام داد؟ تحصیل در رشته nlp چگونه است؟ آیا می‌توان با nlp عشق را بدست آورد؟ تست nlp چیست ؟ با اشتیاق زیاد به دنبال مطالعه مقاله nlp ( ان ال پی ) بودم و به دنبال گروه nlp برای افزایش آگاهی و اطلاعاتم بودم؛ در هر کشوری که وارد می‌شدم به دنبال سمینارهای موفقیت بودم. آنچه می‌شنیدم و مطالعه می‌کردم را فرصتی برای کسب موفقیت می‌دانستم، چیزی را بدون امتحان کردن رد نمی‌کردم، اما تکنیک ها برای من کار نمی‌کرد. تا اینکه خیلی سال بعد زمانی که به معنای واقعی در حال غرق شدن در دریای متلاطم و طوفانی زندگی‌ام بودم راه رسیدن به موفقیت را کشف کردم. آنچه درباره قانون جذب و nlp ( ان ال پی ) آموخته بودم، به کارگرفتم و اینبار تفاوت در اقدام و عمل من منجر به کسب نتایج جدید شد و نتایج، غیرقابل تصور بود! این مقاله جذاب را تا انتها بخوانید تا به اعجاز قانون جذب و nlp پی ببرید.

nlp ( ان ال پی ) مخفف Neuro-linguistic programming و به معنای برنامه ریزی عصبی کلامی است که برای اولین بار در سال 1970 توسط ریچارد بندلر و جان گریندر در کالیفرنیا بنیانگذاری شد. آنها ادعا می‌کنند که یک ارتباط بین فرآیندهای عصبی (عصب شناختی)، الگوهای زبانی و کلامی (زبان شناختی) و الگوهای رفتاری آموخته شده از طریق تجربه (برنامه‌ریزی) وجود دارد، و این ارتباط می‌تواند برای دستیابی به اهداف مشخص در زندگی تغییر یابد. NLP به زبان ساده یعنی برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه جهت دستیابی به اهداف شخصی و ویژه است و حتی با استفاده از این روش می‌توان مسیر زندگی را تغییر داد.

طبق گفته قانون جذب: « هم‌جنس، هم‌جنس خود را جذب می‌کند وشما به آنچه فکر می‌کنید، تبدیل می‌شوید. » قانون جذب می‌گوید درخواست کنید تا به شما داده شود؛ فلسفه قانون جذب بیان می‌کند که اگر شما بر روی نقاط مثبت هر چیز تمرکز کنید، مثبت بیشتری را جذب می‌کنید و بالعکس. بنظر می رسد nlp ( ان ال پی ) و قانون جذب مکمل هم هستند. فلسفه‌های دیگری همچون قانون ارتعاش و غیره نیز وجود دارد که در کنار اینها قرار می‌گیرند.

همه فلسفه هایی که اشاره شد بیان می‌کنند که شما می‌توانید ذهن خود را، به شکلی که می‌خواهید، برنامه‌ریزی کنید. بسیاری از افراد عاقل، زندگی خود را به مطالعه و انتشار قانون جذب و انواع آن اختصاص داده‌اند. کتابهای بسیاری نیز نوشته شده است از جمله:
پرنتیس مولفورد نویسنده کتاب افکار همه چیز هستند
ناپلئون هیل نویسنده کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید
لوئیز هی نویسنده کتاب شما می‌توانید زندگی خود را بهبود بخشید
وین دایر نویسنده کتاب قدرت نیت/تغییر
باب پروکتر نویسنده کتاب شما ثروتمند متولد شدید
اکهارت تول نویسنده کتاب قدرت حال
نورمن وینسنت پیل نویسنده کتاب نتایج شگفت‌انگیز تفکر مثبت
برایان تریسی نویسنده کتاب قورباغه را قورت بده!
کوین ترودو نویسنده کتاب بخواه تا برآورده شود
و هزاران نویسنده و کتاب دیگر.

هر کدام از این کتابها برای دلایل خاصی نوشته شده‌اند و اهداف خاصی را دنبال می‌کنند. برخی برای پول، برخی برای سلامتی، و بسیاری برای آرامش درونی و غیره نوشته شده‌اند و خواندن این کتابها توصیه می‌شود. شما باید درباره فیلم مستند راز (2006) شنیده باشید و احتمالا آن را دیده‌اید. اگر ندیده‌اید و اگر می‌خواهید زندگی خود را تغییر دهید، آن را در سایت راز موفقیت تماشا کنید. شگفت‌انگیز است.

چرا قانون جذب و nlp ( ان ال پی ) جواب نمیدهد؟

افراد زیادی هستند که این نظریه ها را می‌پذیرند و آنها را در عمل اجرا می‌کنند. من یکی از آنها هستم و این اولین بار نیست که شروع به تغییر زندگی‌ام می‌کنم، در گذشته تلاش‌های زیادی کردم. همه بی نتیجه بود. چرا؟ زیرا تغییر تفکر شما در جریان زندگی، یک روند طولانی است و نیازمند نظم و انضباط شدیدی است. من فرد بسیار منظمی هستم، اما صبور نیستم و دوباره با اعتماد به نفس مضاعفی، شروع به تغییر زندگی‌ام کرده‌ام و هیچ تردیدی، هیچ بهانه‌ای برای ناامیدی وجود ندارد. زمان با ارزش است. زندگی کردن به شیوه‌ای که آرزو دارید ممکن است، اما برای موفقیت، ابتدا باید باور داشته باشیم.

تاریخچه شکل گیری nlp ( ان ال پی ) را حتما بخوانید

علاقه ریچارد بندلر به یادگیری موسیقی او را واداشت به اینکه محل کوچکی را در ملک اسپیتزر برای خود تدارک ببیند و بعنوان سرایدار در آنجا زندگی کند و تحت آموزش دکتر رابرت اسپیتزر قرار بگیرد و این در حالی بود که ریچارد قصد ادامه تحصیل در دانشگاه کالیفرنیا را داشت و در همین مکان بود که ریچارد با ویرجیناستیر ملاقات کرد.ریچارد بندلر به طور اتفاقی با جان گریندر در ساعت آزاد دانشگاه آشنا شد و این دو ساعتها باهم گفتگو کردند و متوجه یک هدف مشترک بین خودشان شدند. هر دوی آنها به دنبال پاسخ یک سوال بودند: آیا موفقیت در زندگی فرمول خاصی دارد یا شانسی است؟ آنها معتقد بودند که موفقیت اتفاقی نیست و حتما قاعده و قانونی دارد و آنها باید فرمول موفقیت را کشف کنند. بنابراین شروع به تحقیق کردند و زندگی افراد موفق بسیاری را مورد ارزیابی قرار دادند و از بین این افراد موفق، عملکرد سه نفر مورد توجه آنها قرار گرفت: خانم ویرجینیا ساتیر و آقاى فریتز پرلز و دکتر میلتون اریکسون
نتیجه تحقیقات و مطالعه روی این سه نفر nlp ( ان ال پی ) را بوجود آورد. ویرجینیا ساتیر که از بنیانگذاران خانواده درمانی در سطح جهان است با همکاری «فریتز پرلز»، مبتکر روانشناسی گشتالت به یک نتیجه مشابه دست یافتند، آنها می‌گویند: «انسان همواره درحال برنامه‌ریزی شدن برای زندگی‌اش است. ضمیر ناخودآگاه مسئول برنامه ریزی است و خود فرد آگاهانه موفقیت یا عدم موفقیت در انجام هر کاری را برای ذهن خودش برنامه‌ریزی می‌کند. هر فرد می‌تواند ذهن خود را در جهتی که میخواهد برنامه ریزی کند. ویرجینیا ساتیر و میلتون اریکسون متخصص و نابغه بزرگ رفتاردرمانی شهرت زیادی در درمان بیماران در مدت زمان کوتاه داشتند. دکتر اریکسون با هوش سرشار خود و خلاقیت منحصربفردش، تأثیرگذارترین و جذاب‌ترین شخص در تحقیقات ریچارد و جان بود. ریچارد بندلر و جان گریندر روش درمانی این افراد را بررسی کردند و پس از دسته بندی شیوه درمان آن‌ها، نتایج را در اختیار گروهی از روانشناسان قرار دادند و متوجه شدند که عملکرد این گروه از روانشناسان نسبت به قبل بهبود پیدا کرده است. پس از تحقیقات دامنه‌دار و وسیع ریچارد و جان به این نتیجه رسیدند که:

موفقیت فرمول مشخصی دارد و همه میتوانند به آن دسترسی داشته باشند و قابل‌ آموزش و یادگیرى ست.

NLP برگرفته از الگوی رفتارى انسان‌های فوق‌العاده موفق است. ریچارد بندلر و جان گریندر nlp ( ان ال پی ) را پایه گذاری کردند و افراد دیگری نظیر رابرت دیلتز، دیوید گوردون و… nlp را تقویت کردند.

چگونه با کمک قانون جذب و nlp ( ان ال پی ) به اهداف خود برسیم؟

احتمالا مواقعی بوده که از شب قبل تصمیم گرفته اید که در ساعت خاصی از خواب بیدار شوید و از اینکه چند دقیقه زودتر از موعد یا سرساعتی که میخواستید از خواب بیدار شده‌اید، شما را شگفت شده و عملکرد ذهن خود را تحسین کرده‌اید چرا که در زمان موردنظر شما اقدام به بیدار کردن شما نموده است. این همان برنامه ریزی ذهن است. ما به ذهن خود می‌گوییم که چه انتظاری داریم و نتایج دلخواهمان را می‌بینیم.

nlp را میتوان در یک جمله خلاصه کرد:
“تکرار کارهای قبلی برابر است با نتایج قبلی و اقدام به انجام کارهای جدید نتایج جدید را به همراه دارد”

مبحث ان ال پی گستردگی زیادی دارد و در این مقاله به سه راز مهم این قانون می‌پردازیم:

اگر یک نفر به موفقیتی رسیده است، ما هم میتوانیم برسیم

همه افراد، سیستم فیزیکی مشابهی دارند ولی تفاوت میان افراد موفق با افراد ناموفق در نحوه نگرش و باور آنهاست. حال اگر بخواهیم به نتایج مشابهی که افراد موفق رسیده اند برسیم، باید از افراد موفق الگوبرداری کنیم و اقدام و عمل و نگرش خود را به الگوی موفق خود نزدیک کنیم و همین نکته کافیست تا موفقیت را یک امر شانسی یا موروثی ندانیم و به ما کمک می‌کند تا رفتارهای جدید بسازیم

تمرین اول برای استفاده از قانون nlp ( ان ال پی )
افراد موفق در یک زمینه مشخص مثلا سبک زندگی، انجام یک حرکت ورزشی و یا نواختن موسیقی را رصد کنید سپس با توجه به نکته بالا به الگوبرداری از زندگی و عملکرد آنها بپردازید. بدانید اگر شخصی توانسته به موفقیت برسد شما هم با بررسی نحوه انجام آن فرآیند به موفقیت دست خواهید یافت.

افراد در موقعیت های مختلف زندگی به نتایجی می‌رسند که اگر برخلاف میلشان باشد آن نتیجه را شکست تعبیر می‌کنند و دچار اضطراب می شوند درحالیکه nlp ( ان ال پی ) این موارد را فقط یک نتیجه متفاوت می‌داند زیرا باور دارد انسانها در زندگی یا به موفقیت می‌رسند و یا یک تجربه متفاوت کسب می‌کنند پس شکست معنا ندارد.

تمرین دوم برای استفاده از قانون nlp ( ان ال پی )
یک تمرین ذهنی را همین حالا انجام دهید، به شکست هایی که در گذشته داشته‌اید از زاویه ای متفاوت نگاه کنید. به این فکر کنید که چه تجربیات و دستاوردهایی از آنها بدست آورده‌‌اید؟ گاهی شکست‌ها مسیر زندگی ما را تغییر می‌دهند. بطور مثال کسی که شغلش را از دست داده شاید تصور کند همه چیز را باخته است اما همین عامل شاید فرد را متوجه توانایی های دیگری در خودش کند و بتواند کسب و کار جدیدی را راه اندازی کند.

واقعیت همان چیزی که می بینیم نیست

آیا هرآنچه می‌بینیم واقعیت محض است یا فقط برداشتی است از آنچه دیده‌ایم؟ پس برداشت ما از وقایع اطراف بنا به فیلترهای ذهنی مانند باورها، ارزشها و نگرش ما به زندگی شکل می‌گیرد و ما واقعیت‌ها را بر اساس نقشه ذهنی خود تفسیر می‌کنیم. از این نکته می‌توان در جهت برقراری ارتباط موثر با دیگران استفاده کرد. بنابراین نظر و دیدگاه افراد را محکوم نکنید زیرا از نظر ان ال پی هر فردی مدل ذهنی خاص خود را دارد و باید به مدل ذهنی افراد احترام گذاشت.

تمرین سوم برای استفاده از قانون nlp ( ان ال پی )
به اختلافاتی که با اطرافیان داشته‌اید فکر کنید، کدامیک از این اختلافات به دلیل اختلاف دیدگاه و فیلترهای ذهنی شما صورت پذیرفته است؟ بنابراین قبل از آنکه افراد را قضاوت کنید و از برچسب هایی نظیر مغرور، خسیس، بی منطق و… استفاده کنید، با خود بگویید این فرد مدل ذهنی مربوط به خود را دارد و من باید به مدل ذهنی او احترام بگذارم و مطابق با تیپ شخصیتی او ارتباط برقرار کنم.

چگونه با کمک قانون جذب و nlp ( ان ال پی ) رضایت خود را از زندگی بیشتر کنیم؟

رابطه ذهن و زبان و چگونگی اثرگذاری آن‌ها روی جسم و رفتار رویکردی است که nlp ( ان ال پی ) به آن پرداخته است و تلفیق آن با قانون جذب موجب حرکت هوشمندانه افراد به سوی خواسته هایشان می‌شود. درک رابطه قانون جذب و ان ال پی و یادگیری بکارگیری این دو مقوله را می‌توان به یادگیری زبان ذهن تشبیه کرد. فرض کنید به کشوری سفر کرده‌اید که زبان آنجا را بلد نیستید و می‌خواهید با مردم آنجا ارتباط برقرار کنید یا وارد رستوران شده‌اید و غذایی را سفارش می‌دهید و زمانی که غذا برای شما اورده می‌شود، می بینید که آن غذا کاملا با خواسته شما مغایرت دارد و مثلا بجای استیک مرغ، خوراک گوشت آورده اند!!
ما باید نحوه برقراری ارتباط با ضمیر ناخودآگاه‌مان را بلد باشیم. با یادگیری بکارگیری قانون جذب و ان ال پی می‌توانیم آنچه واقعا خواهانش هستیم را به ضمیرناخودآگاهمان سفارش بدهیم. از زندگی چه میخواهید؟ شاید بگویید پول بیشتر، رابطه عاشقانه، سلامتی و … را می‌خواهید در حالیکه ممکن است شما فقط به دنبال تجربه یک حس خوب محبت آمیز باشید. تفاوتی که در خواسته‌هایی که اکنون به دنبالشان هستیم با خواسته‌های واقعی مان که از آنها اطلاع نداریم باعث می‌شود چیزی که در واقع از زندگی می‌خواهیم به صورت کامل برآورده نشود. و در نهایت موجب نارضایتی ما از زندگی خواهد شد. قانون جذب و NLP ( ان ال پی ) توجه و درک ناخودآگاه را برای ما ممکن می‌کنند.