هدف باید چه ویژگی هایی داشته باشد؟
ویژگی هدف چیست و از کجا بدانیم که چه هدفی مناسب ماست؟
هر انسانی حداقل در زندگی خودش یکبار تصمیم گرفته است که زندگی خودش را بهتر بکند و در این راستا یک کاغذ و خودکار برداشته است و لیستی از اهداف خودش را نوشته است و خلاصه با این کار می خواهد کل زندگیش را تغییر بدهد و البته از شنبه شروع بکند برای تغییر دادن زندگی اش!
و اتفاقی که رخ می دهد این است که بعد از چند روز کلا انگیزه خودش را از دست می دهد و دوباره به زندگی قبلی خودش برمی گردد و اهدافی که نوشته بود را فراموش می کند و یک گروه دیگری هم است که تا پای جان تلاش می کنند و به هدف های خودشان نیز دست پیدا می کنند ولی بعد از رسیدن به هدف،کلا احساس خوبی را تجربه نمی کنند،چون هدف مناسبی را انتخاب نکرده بودند!
و اگر شما می خواهید که در این دام نیوفتید و این اتفاقات را دوباره تجربه نکنید،باید با ویژگی های هدف آشنا باشید و بدانید که چه هدفی مناسب شماست و چه هدفی مناسب شما نیست
اولین ویژگی هدف :از شما یک انسان بهتری بسازد
اولین ویژگی هدف که بسیار مهم است و باید به این موضوع بسیار دقت بکنیم این است که آیا این هدف به من کمک می کند که به انسان بهتری تبدیل بشوم یا خیر؟
یعنی برای رسیدن به این هدف آیا مهارتها،عادت ها،روابط و دانش جدیدی را باید کسب بکنم یا خیر؟
نکته مهمی که وجود دارد این است که وقتی ما به یک شخصیت جدید با ویژگی های جدید تبدیل می شویم،در این صورت می توانیم به راحتی به اهداف خودمان دست پیدا بکنیم و اگر به هدف خودمان نیز دست پیدا نکنیم،چیز خاصی را از دست نداده ایم چون ما به یک انسان بهتری تبدیل شده ایم که می توانیم به خیلی از اهداف دیگری برسیم.
مثلا یکی از اهداف ما این است که یک اتومبیل لاکچری پراید رو تهیه بکنیم و اولین چیزی که باید به آن فکر بکنیم این است که من با خریدن پراید به چه کسی تبدیل می شوم؟
وقتی به این موضوع دقت می کنیم و نتیجه میگیریم که همان انسان قبلی خواهیم بود البته با بدهی های بیشتر،در این صورت این هدف،هدف مناسبی نیست چون اگر این اتومبیل را تهیه بکنیم و یک اتفاقی برای این اتومبیل رخ بدهد،مثلا تصادفی بکنیم،در این صورت با از بین رفتن هدف،خود ما نیز از بین می رویم و حال ما بسیار بد تر می شود!
ولی اگر در راستای رسیدن به این هدف ما به انسان بهتری تبدیل بشویم،یعنی مهارت ها،دانش ها،روابط و عادت های جدیدی بسازیم،اگر هم نرسیدیم،هیچ چیزی را از دست نداده ایم و اگر هم برسیم و آن هدف هم از بین برود،در این حالت،ما خودمان از بین نمی رویم،چون یک عالمه ویژگی های خوبی در خودمان پرورش داده ایم!
پس اولین ویژگی هدف این است که کمک بکند ما به انسان بهتری تبدیل بشویم و وقتی که هدف خودتان را مشخص کردید این چهار سوال را خودتان بپرسید و جواب آنها را پیدا بکنید:
- برای رسیدن به این هدف چه مهارت هایی باید کسب بکنم؟
- برای رسیدن به این هدف چه دانشی را باید بیاموزم؟
- برای رسیدن به این هدف چه عادت هایی را باید ایجاد بکنم و چه عادتهایی را باید ترک بکنم؟
- برای رسیدن به این هدف چه روابطی را باید ایجاد بکنم و چه روابطی را باید قطع بکنم؟
و اگر در حین پرسیدن این سوالها نتیجه بگیرید که ما دانش،مهارت،روباط و عادت های الانتان می توانید به هدف خودتان دست پیدا بکنید،در این صورت این هدف،هدف مناسب شما نیست چون به شما کمک نمی کند که به انسان بهتری تبدیل بشوید!
چرا من روی تبدیل شدن به انسان بهتری اصرار می ورزم؟
چون ما وقتی که می خواهیم این دنیا را ترک بکنیم،به این افتخار نمی کنیم که چه چیز هایی داشتیم،در چه خانه ای زندگی می کردیم و چه اتومبیلی داشتیم،بلکه به این افتخار می کنیم که چه کسی بودیم و به چه کسی تبدیل شدیم و چه اثری از خودمان به جا گذاشتیم!
و نکته دوم اینه که ما با تبدیل شدن به یک انسان بهتر می توانیم زندگی بهتری را خلق بکنیم و اگر انتظار داشته باشیم که با ویژگی های الان می توانیم یک زندگی بهتری را خلق بکنیم،این انتظار کاملا غلطیست!
دومین ویژگی هدف:کمک بکند که از منطقه امن خارج شوید
دومین ویژگی هدف واقعی و مناسب این است که کمک بکند از منطقه امن خودتان فاصله بگیرید و وارد دنیای واقعی بشوید!
چون تمام آنچیزهایی که ما می خواهیم در ناحیه امن قرار ندارد و در دنیایی به نام دنیای واقعی قرار دارد،دنیایی که پر از چالش است،پر از ترس است،پر ابهام و شک است و یک دنیای کاملا ناشناخته است!
اما تمام فرصت ها،موقعیت ها و موفقیت ها در این دنیا حضور دارد و اگر می خواهیم که وارد این دنیا بشویم،باید سخت تلاش بکنیم،باید با چالش ها روبرو بشویم،باید بر ترس های خودمان غلبه بکنیم و خلاصه باید کارهایی را انجام بدهیم که تا به حال انجام نداده ایم،با انسان های معاشرت بکنیم که تا به حال آنها را از نزدیک هم ندیده ایم و رفتار هایی انجام بدهیم که تا به حال انجام نداده بودیم! خلاصه باید به انسان کاملا متفاوتی تبدیل بشویم!
و برای اینکه کاملا درک بکنید که آیا هدفتان به شما کمک می کند که از منطقه امن خارج بشوید و در دنیای واقعی قرار بگیرید،این سوالات را از خودتان بپرسید و به آنها جواب بدهید:
-
آیا برای رسیدن به این هدف شک دارم یا مطمئنم؟
اگر از رسیدن به هدفتان مطمئن باشید،آن هدف،هدف مناسبی نیست و اصلا هدف نیست بلکه یک برنامه روتینه که همه روزه آن را انجام می دهید!
هدف واقعی،هدفیست که از رسیدن به آن شک داشته باشیم و کاملا مطمئن نباشیم و فقط بدانیم که می خواهیم به کجا برسیم و از مسیر آن نیز آگاهی کامل نداشته باشیم و با برداشتن قدم اول،قدم دوم مشخص باشد نه اینکه در اول کار تمام قدم ها مشخص و واضح باشد!
-
آیا برای رسیدن به این هدف چالشی وجود دارد یا خیر؟
در یک کلام برای شما عرض بکنم که اگر در مسیر رسیدن به هدف،چالشی وجود نداشته باشد،آن هدف اصلا مناسب شما نیست چون به شما کمک نمی کند که از ناحیه امنتان بیرون بیایید و کارهایی را انجام بدهید که قبلا انجام نداده بودید و همچنین به شما کمک نمی کند که رشد بکنید!
-
آیا تلاش زیادی می خواهد یا نه؟
باید بررسی بکنید که برای رسیدن به این هدف تلاش زیادی مطلبد؟آیا پدرتان استخراج می شود؟ آیا باید صبح ها زود بیدار شوید و شب ها دیر بخوابید؟آیا باید از لذت های آنی بگذرید و کمی به خودتان سختی بدهید؟
و گروتوفسکی در این مورد جمله زیبایی دارد که می گوید:
« برای رسیدن به هدف باید از مرز خستگی گذشت و باید نیرومند تر از توان خود بود»
-
آیا وقتی بهش فکر می کنی می ترسی که انجامش بدی؟
یکی از ویژگی هدف واقعی این است که وقتی بهش فکر می کنیم،باید بترسیم،چون واقعا یک کار بزرگیست که قراره انجامش بدهیم و اگر وقتی به هدف خودتان فکر می کنید و هیچ ترسی از انجام آن ندارید،آن هدف،برای شما مناسب نیست!
وقتی که این سوالات را از خودتان بپرسید و به جواب برسید،آگاه می شوید که آیا این هدف برای شما مناسب است یا نیست؟
سومین ویژگی هدف:برای خودت باشد نه به خاطر دیگران
سومین ویژگی هدف واقعی این است که برای خودمان و به خاطر خودمان باشد نه برای دیگران و پز دادن به دیگران!
اکثر افراد به صورت آگاهانه و گاهی اوقات به صورت ناآگاهانه به خاطر دیگران هدف قرار می دهند که در مقابل دیگران کم نیاورند و حرفی برای گفتن داشته باشند.
مثلا یک شخصی می بینید که در فامیل یکی از اقوام در دانشگاه شریف قبول شده است و به خاطر اینکه در مقابل آن شخص کم نیاورد،خودش را می کشد و زمان خودش را هدر می دهد تا بتواند آنهم در دانشگاه شریف تحصیل بکند در حالی که اصلا نیازی به تحصیل کردن نداشت!
یا یک شخصی در حال چرخیدن در شبکه های مجازیست و یک بازیگر هالیوودی را می بیند که اندام و چهره فوق العاده ای دارد و به خاطر همین،تصمیم میگیرد که خودش را بکشد و جراحی های زیادی انجام بدهد تا بتواند شبیه او باشد.
و شما که در حال مطالعه این مقاله هستید لطفا از این نوع مدل آدم هاش نباشید و فقط به خاطر خودتان،ارزشهایتان و رسالتی که بر عهده دارید،هدف قرار بدهید!
رسیدن یا نرسیدن به هدف،معیاری برای ارزشمند بودن شما نیست!
چه شما به هدفتان برسید و چه شما به هدفتان نرسید،در هر صورت به خودی خود انسان ارزشمندی هستید و خودتان را با دستاورد هایی که دارید،ارزیابی نکنید.
همه انسان ها از لحظه تولد با احساس ارزشمندی به دنیا میاند و داشتن احساس ارزشمندی در ذات همه ما انسان ها هست،ولی به مرور زمان که در کنار والدین و مدرسه و دوستان و محل کار بزرگ می شیم،آروم آروم احساس ارزشمندی خودمون رو از دست میدیم و فکر می کنیم که اگر یک کاری رو انجام بدیم یا به یک هدف دست پیدا بکنیم، یا درآمد زیادی داشته باشیم،یا فالور های بیشتری توی ایسناگرام داشته باشیم و پست هامون زیاد لایک بخوره،در این صورت ما انسان ارزشمندی هستیم و اگر این اتفاقات در زندگی ما رخ نده ما انسان ارزشمندی نیستیم!
در واقع ما ارزشمند بودن خودمون رو به یک عامل بیرونی نسبت می دهیم یعنی اگر چنین شود در این صورت من ارزشمندم و اگر چنین نشود من ارزشمند نیستیم!
در حالی که این ها معیاری برای ارزشمند بودن یا نبودن شما نیست،چون شما با تمام خوبی ها و بدی هایی که دارید،با تمام ویژگ های تان،انسان ارزشمندی هستید و لطفا به خودتان این لطف را بکنید که هیچ موقع خودتان را با دستاورد های تان مقایسه نکنید!
| منبع:zehnekhalag.ir |
