چگونه با تکنیک NLP خاطرات بد را فراموش کنیم؟
چگونه با تکنیک NLP خاطرات بد را فراموش کنیم؟ چطور خاطرات بد را فراموش کنیم؟ در این مقاله به یکی از بهترین تکنیک های ان ال پی NLP جهت کمرنگ کردن خاطرات ناگوار و فراموش کردن حوادث زندگی مانند طلاق و جدایی، مرگ نزدیکان، ترس از آینده، فوبیا و… که جز بد کردن حال ما ندارند خواهیم پرداخت. در یکی از دوره های مهندسی ذهن از طریق تمرین های ذهنی و هیپنوتیزم اریکسونی و ارتباط با ناخودآگاه توانستیم به یکی از شرکت کنندگان کمک کرده و به نتایج خوبی دست یابیم در اینجا به چگونگی انجام این تکنیک خواهیم پرداخت.
اصول کلی این تمرین تمرکز بر تغییر مسیرهای عصبی است که بر اثر یک حادثه یا اتفاق، ذهن ما بصورت منفی شرطی میشود.
پس از شرطی شدن منفی ذهن، هرگاه فرد در موقعیت مشابه قرار گیرد، دچار حمله های عصبی میشود. در ادامه فیلمی را مشاهده خواهید کرد که در آن به خاطره تصادف یکی از شرکت کنندگان رجوع کردیم و در آن به تغییر تصاویر ذهنی آن پرداختیم. در ابتدای به میزان شدت خاطره پرداختیم و سئوال کردیم اگر قرار باشد بین صفر تا 10 عددی به این خاطره بدهید، چه عددی را میگویید؟ و ایشان به طنز گفتند 20 و این نشان دهنده آزار دهنده بودن آن خاطره است.
پس از این مرحله بصورت ذهنی با استفاده از time line یا خط زمانی فرد به زمانی میرویم که حادثه اتفاق افتاده است. در این تمرین فرد در زمانی که 6 سال داشت، شاهد تصادف خانواده خود بود که طی آن پدرش به شدت دچار آسیب دیدگی شده است. برای اینکه تمرین بخوبی اجرا شود باید با استفاده از تغییرات کیفیت فرعی احساسات (یعنی تغییر تصاویر، صداهای اطراف و…) خاطره را زنده کنیم گویی فرد اکنون درون آن خاطره است.
ریچارد بندلر یکی از پدید آورندگان NLP اعتقاد دارد هرگونه رفتاری که در ذهن ما شکل گرفته است نوعی یادگیری است اما گاهی این یادگیری ها بصورت منفی هستند و انرژی زیادی را از ما تلف می کنند. همچنین او اعتقاد دارد وقتی یک حادثه برای ما اتفاق می افتد، در چند ثانیه این تصاویر و صداها در ذهن ما ثبت میشوند و سالها ما را آزار میدهند. پس اگر ذهن با این سرعت ترس را یاد میگیرد، چرا نباید درمان آن به سرعت اتفاق بیفتد؟
از اینرو نام دیگر ان ال پی تغییرات سریع فردی است زیرا از آنجایی که ذهن زود یاد می گیرد، میتوانیم از این مشخصه آن استفاده کنیم و درمان را بخوبی انجام دهیم.
چگونه با تکنیک NLP خاطرات بد را فراموش کنیم؟
بپردازیم به ادامه تمرینی که با یکی از شرکت کنندگان انجام دادیم. از او خواستم تصاویر آن حادثه را در ذهن خود زنده کند. در این موقع باید از فرد بخواهید نوع تصویر ذهنی خود را به شما گزارش کند. من سئوالاتی مانند این که تصویر در کجای ذهن تو قرار دارد و فاصله آن با تو چقدر است را مطرح کردم. او گفت تصویر درست در روبروی من قرار دارد و رنگی است. همچنین او تصویر حادثه را در صفحه تلویزیون مشاهده می کرد. در این مواقع باید از طریق دایره کلمات خود فرد، او را هدایت کنید.
از او خواستم کمی تصویر را از خود دور کند. هنگامی که فرد تصویر را به بزرگترین شکل خود تصور می کند، عملا توانایی روبرو شدن با آنرا ندارد زیرا خود را کوچکتر و ضعیفتر از آن می بیند. همچنین خواستم اگر تصاویر سه بعدی هستند، آنرا دو بعدی کند و در صورتی که رنگی است، آنرا سیاه و سفید کند. با تغییر این تصاویر کمی احساس آرامش به او دست داد.
سپس با استفاده از تصویر ذهنی او خواستم خاطره را در صفحه تلویزیون تصور کند و از کالبد خود در فیلم خارج شود و به تماشای فیلم خود بپردازد. این روند را “دگر احساس” شدن با خاطره گویند. یعنی فرد از حواس پنجگانه خود جدا میشود و حس یکی شدن با خاطره را نخواهد داشت. حتما برای شما هم اتفاق افتاده که فیلم خود را تماشا کنید. در حالت حس کمتری به آن خاطره خواهید داشت در مواجه با مواقعی که وافعا در آن خاطره حضور داشتید. هنگامی که فرد را از خاطره جدا می کنیم، راحتتر می تواند روند فراموشی آنرا انجام دهد.
در مرحله بعد باید بپردازیم به تغییر صداهایی که در ذهن فرد باعث آزار او میشوند. او صدای تصادف خودرو و فریاد خانواده خود را بیاد می آورد و این صدا به حدی بلند بد که او دچار سردرد میشد. بنابراین از او خواستم همانطور که فیلم را در صحفه تلویزیون تصور می کند، صدای آنرا کم کند و یک آهنگ شاد را جایگزین آن کند.
به عقیده ریچارد بندلر اگر بتوانیم تصاویر خاطرات ناگوار را طنز گونه و خوشایند کنیم و از صدای شخصیت های کارتونی در آن استفاده کنیم، بهتر میتوانیم آنها را حل کنیم. او می گوید: هر گاه بتوانید به مشکلات و شکست های زندگی خود بخندید، در آن زمان میتوانید بگویید که موفق هستید زیرا گذشته ها گذشته است.
همچنین او این روش را برای درمان فوبیای ترس از ارتفاع مراجعان خود استفاده می کند و می گوید در حالی که فرد را قلقلک می دهم و لطیفه تعریف میکنم، او را به لبه بام نزدیک می کنم و او در حالی که می خندد، با ترسهای خود مواجه میشود. بنابراین در ذهن فرد مسیر عصبی جدید ساخته میشود و یاد می گیرد از زاویه ای دیگر به مشکل خود نگاه کند.
از او خواستم در حالی که فیلم حادثه را از ابتدا تا انتها مرور می کند، یک آهنگ شاد را جایگزین صداهای صجنه تصادف کند. از تغییراتی که در رنگ چهره و تغییر زبان بدن او اتفاق افتاد متوجه شدم بخوبی توانسته است تمرین را انجام دهد. در حالی که چشمان او بسته بود کلماتی را زمزمه می کرد در حال مذاکره درونی بود. پس از آن از او خواستم به انتهای فیلم برود و از انتها به ابتدا به سرعت آنرا مرور کند.
در انتها به مرور تکنیک سوییش پرداختیم بدین صورت که فرد تصویر ایده آل خود در آن حادثه را ترسیم کرد. از او خواستم تصویری بسازد که در آن همه اعضا از آن حادثه جان سالم به در برده و شاد هستند و یک آهنگ شاد نیز در آن شنیده میشود. سپس این تصویر را در گوشه سمت راست تلویزیون ذهنی خود قرار دهد و با اشاره من آنرا به سرعت جایگزین تصویر ناخوشایند کند.
زمانی را به او فرصت دادم تا بتواند این تصاویر را درونی کند و به تغییراتی که مد نظر است دست یابد. در این لحظه حرکت چشم ها در زیر پلک نشان از درگیر شدن ذهن او با تصاویر جدید بود و او بسرعت در حال ساخت این تصاویر بود. سپس کمی رنگ چهره او گرمتر شد و توانست با تصاویر ارتباط برقرار کند.
در انتهای تمرین درباره میزان شدت این خاطره از او پرسیدم و او از 0 تا 10 عدد 4 را داد که نشان دهنده موفق بودن این تمرین بود. شما نیز میتوانید با استفاده از تکنیک های مختلف ان ال پی اثرات خاطرات و حوادث ناگوار زندگی را کمرنگ تر کنید و ابزاری داشته باشید تا در مواقعی که آن خاطره به شما حمله می کند بتوانید آنرا کنترل نمایید و با تصاویر بهتر جایگزین کنید.
منبع:tehrannlp.com |