هنر مبارزه و جنگیدن برای زندگی

اگر به طور دقیق‌تری در مورد زندگی بیاندیشیم، خواهیم دید که زندگی از لحظه تولد تا مرگ، مجموعه‌ای از مبارزات است. آیا شما هم اکنون مشغول جنگی در زندگیتان هستید؟ آیا جنگی در زندگی خود داشته‌اید؟ یا جنگی در همین اطراف در کمین شماست؟ برای زندگیتان مبارزه کنید و بجنگید! در واقع اگر بپذیریم که زندگی مجموعه‌ای از مبارزات است، پس اولین حرکت یاد گرفتن چطور مبارزه کردن است. در حقیقت، بدترین و اشتباه‌ترین کاری که می‌توان انجام داد، فرار کردن از این مبارزات است! زیرا مبارزات بخشی از زندگی هستند و اگر از آن‌ها فرار کنیم، در واقع از زندگیمان فرار کرده‌ایم! پس بهتر است به جای فرار، نحوه مبارزه را یاد بگیریم. در این مقاله قصد داریم شیوه درست مبارزه را بررسی کنیم.

کلید شماره 1: دشمن خود را بشناسید!

باید به دقت بررسی کنید و ببینید که مبارزه واقعی شما با چیست؟ اولین دشمنی که باید ابتدا آن را نابود کنیم، دشمنی وجودی ما یعنی «نفس»مان است. ما نباید در کار خودمان کارشکنی کنیم. ما باید بتوانیم از نفس مان بگذریم. زیرا ما تماماً روح هستیم و این نفس ماست که مانع ما برای انجام هرکاریست. این نفس ماست که ترس‌ها را ایجاد می‌کند؛ این نفس ماست که ما را به هوی و هوس می‌کشاند.

زمانی که خواسته‌ای در ذهن ما شکل می‌گیرد، ابتدا باید از خود بپرسیم که آیا این خواسته، خواسته نفس ماست یا روح ما؟ زیرا انسان چیزی جز روح نیست و هدف از زندگی، تنها رسیدن به خواسته‌های روح است. وقتی اولین دشمن را نابود کردیم، نوبت به دومین دشمن می‌رسد! منظور ما از دشمن بعدی، یک شخص خاص نیست؛ بلکه موقعیت‌ها یا شرایط هستند.

با شرایط بجنگید! مغلوب نشوید و تا لحظه شکست به خدا ایمان داشته باشید؛ خواهید دید که آن لحظه هرگز فرا نخواهد رسید! اگر اکنون درگیر شرایطی هستید که مطلوب شما نیست، آن شرایط را «بد» نخوانید. چیزی تحت عنوان شرایط یا اتفاقات بد وجود ندارد.

هر اتفاقی، صرفاً پلی است که شما را یک قدم جلوتر می‌برد. برای بدست آوردن موفقیت، مبارزه کنید. هم اکنون برخی از شما برای زندگی خود می‌جنگید. آیا پزشک‌تان به شما گفته است که مبتلا به بیماری خاصی هستید؟ ما اینجا هستیم تا به شما بگوییم که هرگز مأیوس نشوید. سلول‌های بدن شما در حالت طبیعی، ساعت به ساعت می‌میرند و سلول‌های جدید بوجود می‌آیند.

اگر شما روی بیماری خود متمرکز شوید، با ذهنتان این طبیعت را مختل خواهید کرد. بگذارید بدن شما روند طبیعی خود را طی کند. تنها کاری که شما باید انجام دهید، این هست که احساس سلامتی بیشتری کنید و بابت سایر بخش‌های سالم بدن خود شکرگزار باشید. خواهید دید که به طور معجزه آسایی سلامتی شما چندین برابر خواهد شد! روحیه و احساس خوب شما، بهترین دارو برای بیماری‌تان است.

2: بدانید که هیچ جنگی همیشگی نیست!

از ابتدای تاریخ تا کنون، هیچ جنگی همیشگی نبوده است! اگر اکنون در شرایط به ظاهر بدی هستید، شاید فکر کنید که تا آخر عمر مجبور هستید با این شرایط بسازید! شاید فکر کنید روابطتان دیگر درست نمی‌شوند، بیماری‌تان بهبود نمی‌یابد یا درآمدتان بیشتر نمی‌شود؛ اما اینطور نیست! این شرایط موقت هستند و صرفاً برای رساندن پیام بخصوصی به شما در زندگیتان پدید آمده‌اند. به دقت بررسی کنید و ببینید که در بر دارنده چه پیامی برای شما هستند. شاید نیاز است کار اشتباهی را کنار بگذارید یا شکرگزارتر باشید یا به خودتان بیشتر توجه کنید!

3: از تضادها به نفع خود استفاده کنید!

هر اتفاق به ظاهر بدی، یا بهتر است بگوییم که هر جنگی، می‌تواند با نشان دادن تضادها به شما باعث روشن‌تر شدن خواسته شما شود. تضادها به شما کمک می‌کنند تا بفهمید چه چیزی را می‌خواهید. به عنوان مثال ممکن است در روابط خود دچار کشمکش باشید؛ زندگی کوتاه نیست، ما کوتاهی می‌کنیمبخوانید این کشمکش به شما کمک می‌کند تا متوجه شوید چه ویژگی‌هایی از طرف مقابل را نمی‌پسندید، و در نتیجه متوجه شوید که دوست دارید شریک عاطفی‌تان چه ویژگی‌هایی داشته باشد. پس سعی کنید از هر جنگ و تضادی به سود خود استفاده کنید. شما پیروز خواهید شد! تا زمانی که نفس در سینه دارید، باید بجنگید. یادتان باشد که اگر قرار باشد بجنگیم و پیروز شویم، باید مشت اول را خودمان وارد کنیم! باید همیشه برای این مبارزات تمرین کرده باشید. اگر تمرین نکنید، عقب می‌کشید و کم می‌آورید.

این تمرین می‌تواند گوش دادن به فایل‌های صوتی انرژی بخش و انگیزه دهنده باشد؛ می‌تواند خواندن کتاب های مفید یا شرکت کردن در سمینارهای انگیزشی باشد. هر چیزی که به شما قدرت و انرژی دهد، سلاح شما برای مبارزه محسوب می‌شود. زندگی یعنی مبارزه؛ شما برنده خواهید شد اگر به طور کامل خود را درگیر این مبارزه کنید. و ما این تضمین را به شما می‌دهیم که اگر مقاوم باشید، مهم نیست چه جنگی سر راه شما قرار خواهد گرفت؛ شما برای هر جنگی آماده هستید!